آرا وحدت رویه

رای وحدت رویه شماره 817 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور درباره مرجع رسیدگی به اعتراض درخصوص حکم اعسار از پرداخت دیه

به گزارش دادرسی نت؛

امروز دکتر علی خالقی (دانشیار و مدرس حقوق جزا در دانشگاه تهران) با اعلام خبر صدور رای وحدت رویه شماره 817 در حساب اینستاگرام خود نوشت که هیأت عمومی دیوان عالی کشور، حکم دادگاه کیفری یک در مورد اعسار از پرداخت دیه را قابل فرجام در دیوان کشور ندانست و دادگاه تجدیدنظر استان را واجد صلاحیت اعلام نمود.

متن رای وحدت رویه شماره 817 هیات عمومی دیوان عالی کشور

متن کامل یادداشت دکتر خالقی درخصوص رای وحدت رویه 817 به شرح ذیل می باشد:

رای وحدت‌ رویه شماره ۸۱۷

کسی که با حکم دادگاه کیفری محکوم به پرداخت دیه شود، در صورت عدم تمکن مالی برای پرداخت آن، باید به دادگاه صادرکننده حکم بدوی دادخواست اعسار دهد. حکم دادگاه در این باره، قابل اعتراض است و اگر دادگاه مذکور، دادگاه کیفری دو باشد، دادگاه تجدیدنظر استان به اعتراض نسبت به آن رسیدگی میکند.

اما اگر مرجع رسیدگی کننده، دادگاه کیفری یک باشد، در مورد مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به حکم این دادگاه در مورد اعسار اختلاف نظر پیدا شده است:

یک شعبه دیوان کشور به فرجام‌خواهی از حکم دادگاه کیفری یک درباره اعسار از پرداخت دیه رسیدگی و حکم خود را صادر نموده است، اما شعبه دیگر دیوان، حکم دادگاه کیفری یک در این زمینه را قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان دانسته، پرونده را برای رسیدگی به آن مرجع ارسال نموده است.

باید به این نکته توجه داشت که برخلاف گذشته که ملاک تشخیص مرجع رسیدگی به اعتراض به حکم، «صلاحیت دادگاه صادرکننده» آن بود، در ق.آ.د.ک ١٣٩٢ ملاک پذیرفته شده، «مجازات قانونی عمل متهم» بوده و احکام قابل رسیدگی فرجامی در دیوان کشور به طور حصری در ماده ۴٢٨ آن تعیین شده است.

با توجه به این ماده و ماده ۴٢۶ همین قانون و ماده ٣٣۴ ق.آ.د.م، در نظام قضایی ما دادگاه‌های تجدیدنظر استان به عنوان مرجع عام تجدیدنظر آراء محاکم شناخته شده‌اند و صلاحیت فرجامی دیوان کشور، صلاحیتی استثنایی و محدود به موارد مصرح قانونی است.

در نتیجه، از آنجا که رسیدگی به اعتراض نسبت به آراء دادگاه های کیفری در «دعوای اعسار از پرداخت محکوم‌به یا تعدیل اقساط آن» حسب ماده ۴٢٨ ق.آ.د.ک در صلاحیت دیوان عالی کشور قرار نگرفته است، بلکه اینگونه دعاوی، دعاوی مرتبط با دعوای خصوصی و محکوم‌به مالی آن محسوب می‌شود، رسیدگی به آنها به استناد ملاک قسمت اخیر ماده ١۵ ق.آ.د.ک «تابع تشریفات آیین دادرسی مدنی» است و چون ماده ١۴ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، دعوای اعسار را دعوای «غیرمالی» محسوب نموده و دعاویِ غیرمالیِ قابل فرجام در دیوان کشور در مواد ٣۶٧ و ٣۶٨ ق.آ.د.ک احصاء شده‌اند که شامل دعوای اعسار از پرداخت محکوم‌به نمی‌شود، مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به احکام دادگاه‎های کیفری یک در مورد اعسار محکوم‌علیه از پرداخت دیه، دادگاه‌های تجدیدنظر استان خواهد بود.

صبح امروز شانزدهم آذر ١۴٠٠ هیأت عمومی دیوان عالی کشور برای صدور رأی وحدت رویه در این خصوص تشکیل جلسه داد و به اکثریت آراء «حکم دادگاه کیفری یک در مورد اعسار از پرداخت دیه را قابل فرجام در دیوان کشور ندانست و دادگاه تجدیدنظر استان را واجد صلاحیت اعلام نمود.


بیشتر بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا