نظریات حقوقی (دکترین)

واکنش دکتر محسن برهانی به حکم محکومیت افسانه بایگان: این آراء وهن دستگاه قضاست .

به حکم محکومیت افسانه بایگان: این آراء وهن دستگاه قضاست

دکتر محسن برهانی وکیل پایه یک دادگستری و حقوقدان به حکم صادره برای افسانه بایگان و ادبیات و نوع نگارش این رای، واکنش نشان داد.

به گزارش دادرسی پرس، رسانه ها امروز خبر از صدور حکم محکومیت افسانه بایگان، بازیگر سینما و تلویزیون به دلیل استفاده از پوشش «کلاه» هنگام حضور در یک سالن تئاتر دادند.

بر اساس رای صادره خانم افسانه بایگان به ۲ سال حبس تعزیری که به مدت ۵ سال تعلیق شده، مراجعه هفتگی به مرکز روانشناسی و دریافت گواهی سلامت، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و برخی مجازات های تکمیلی دیگر محکوم شده است.

هم زمان با انتشار مجازات های تعیین شده برای این بازیگر سینما و تلویزیون، محسن برهانی استاد دانشگاه تهران، ضمن انتشار قسمتی از متن دادنامه اصداری، آن را موجب وهن دستگاه قضایی کشور توصیف کرد.

این وکیل دادگستری در حساب اینستاگرامی خود، تصویری از پوشش های افسانه بایگان در آثار مختلف را در کنار پوششی که به خاطر آن محکوم شده است قرار داد و نقد خود را در این باره ابراز کرد:

یادداشت دکتر محسن برهانی در خصوص رای محکومیت خانم افسانه بایگان:

از دوران کودکی خود با آن تلویزیون های سیاه و سفید و سریال های معدود، خاطرات روشنی در ذهن ندارم اما سریال سربداران یکی از معدود سریال های اثرگذاری بود که اکثر ایرانیان در اواسط دهه 60 آن را تماشا کرده و بازیگری سرکار خانم افسانه بایگان با پوششی خاص در اذهان باقی ماند. برای پخش سریال معدودی بازی درآوردند و کار به بنیانگذار جمهوری اسلامی رسید و با اجازه ایشان، سریال پخش شد.

حال بعد از گذشت نزدیک به چهل سال، همین بازیگر مطرح با پوششی مشابه، در تئاتری شرکت کرد و شخصی از ایشان فیلم گرفت و این فیلم را نه خود ایشان بلکه فیلمبردار پخش می کند و یکباره پرونده سازی و حال محکومیت به استناد ماده ۶۳۹ یعنی ترویج فساد و فحشا.

نگارنده در مقام نقد ماهوی این رأی نیست و ضعف این رأی آنچنان فاحش است که وقت و عمر را نباید صرف ابطال امر باطلی نمود اما به‌خاطر توهین هایی که در این رای به یکی از هنرمندان مطرح این کشور که بخشی از خاطره محو نشدنی ملت ایران را تشکیل می دهد شده است، سکوت را جائز نمی‌دانم.

پیشاپیش از سرکار خانم بایگان و همه هنرمندان عزیز عذرخواهی می‌کنم:

«… چنین به دست می‌آید که متهم پس از عدم امکان فعالیت بازیگری ناشی از افزایش سن متعاقب یک دوره فعالیت هنری طولانی و به جهت فقدان حمایت خانوادگی اجتماعی و رهاشدگی از سوی مسؤولین (غافل یا کاهل) متولی فرهنگ، سینما و تلویزیون، تحت مدیریت ذهنی مراکز ترویج فحشاء داخلی متصل به کانون های ترویج فحشاء خارجی قرار گرفته و با مورد سوء استفاده واقع شدن ناشی از ضعف‌های شخصیتی در پروژه قبح زدایی از گناهان کبیره لواط، زنا، مساحقه، وطى حیوانات و برهنگی و لختی و بی‌خانوادگی (…) با هدف اندلوسیزه کردن جامعه ایرانی در نقش پیاده‌نظام تشویقگر به بی‌حجابی ایفای وظیفه نموده و از این حیث متهم مستحق مجازات و اتخاذ تدابیر قضایی به شرح آتی بوده لذا…».

این‌همه توهین و تحقیر و توهم در یک رأی نسبت به یک شهروند عادی هم شرم‌آور است، چه برسد به هنرمندی که بخشی از خاطرات هنری ایرانیان است.

حال مسوولین دستگاه قضا وقتی چنین عباراتی را می خوانند چیست؟ این آراء وهن دستگاه قضاست و سکوت مسوولین قضایی برای قوه قضاییه و مردم هزینه تولید می‌کند. هیچ جامعه ای با تحقیر زنان و هنرمندان اصلاح نشده و تغییر نکرده است.


بیشتر بخوانید:

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا